۱۵ مهر روز روستا؛
روستا و نقش جوامع محلی
به گزارش چهل ماه نیوز، روستا یعنی کشور کوچک من، روستا را دوست دارم و برای آبادی و آبادانی آن پیوسته خواهم کوشید و همراه آن تا همیشه خواهم ماند.
روستا و نقش جوامع محلی
ما هنوز که هنوز که هنوز است از مردم بیگانهایم!، با مردم زیست نکردهایم، در باور آوردن به مردم، تواضع نکردهایم، مردم را غریق و خود را نجات میشماریم، خود را توانمندساز قلمداد میکنیم، خود را حلال مشکلات جا میزنیم و خود را عامل توسعه مینامیم، بدین ترتیب، مردم هم عادت کردهاند، جلوی نیروهای خدمات رسان بیرونی، همان جلوه کنند که آنها انتظار داشتهاند و لذا خود ِ خودشان نباشند.
روستا همانند یک انسان است، تحول اگر از درون آغاز نشود، راه بجایی نمیبرد
تغییر، درون روستا و منطقه محروم است نه بیرون آن، لوکوموتیو پیشرفت، مردم هستند نه بیرونی ها! هسته جهادی، امام روستا، راهبر اجتماعی، … و هر عنوان دیگری به خودمان اطلاق کنیم، فرقی ایجاد نمیکند. و نسبت ما را با مردم، تغیبر نمیدهد. بایستی، مردم، بما هُوَ مردم هدفگیری و مسئلهیابی و روششناسی و نتیجهزایی ِ جهاد ما باشد و هیچگاه در هیچ عرصهای غرق نشویم نه عمرانی، نه فرهنگی، نه تربیتی، نه اقتصادی و نه اجتماعی، روستا همانند یک انسان است، تحول اگر از درون آغاز نشود، راه بجایی نمیبرد، ما اولین گام مهم و بنیادی را برای تغییر، توسعه فرهنگی /اجتماعی (تکلیف شناسی) میدانیم!
این تکلیف شناسی را در قبال پیشرف و آبادانی زادبوم، بایستی در بین همه مردمان شریف خویش اعم از ساکن و مهاجر ترویج و تبلیغ کنیم، همانگونه که در مکاتبات خویش از روستا را نماد و مهر استفاده می کنیم، این مهر روی پیشانی ما نیز خورده است، ما دلسوزان را به رشتخوارمان می شناسند، بایستی در توسعه درون زا این مهر را به قلب مان بزنیم، عاشقانه و با همه وجود کار کنیم.
توسعه روستایی و توسعه تخصصی کشاورزی یک ضرورت
عاشقانه کار کردن یرای پیشرفت روستا به معنای بی برنامه بودن نیست؛ بایستی برنامه داشت و بسیار ضروری است برنامه را در قالب سند مردمی توسعه تنظیم کرد، یکی از ابر فرصت هایی که نظام و حکومت اسلامی در اختیار ما قرار داده است، ظرفیت های قانونی است، بایستی از این ظرفیت ها در جهت توسعه درون زا نهایت استفاده را ببریم.
یکی از بزرگترین چالش هایی که دولتی ها در قبال مناطق کم برخوردار و روستانشین با آن مواجه هستند، دوگانه توسعه روستایی و توسعه تخصصی کشاورزی است!
آنها که مسئولیت اولی را بعهده دارند، هیچ مسئولیتی در قبال دومی ندارند و آنها که دنیال توسعه تخصصی کشاورزی هستند،هیچ برنامه ای برای توسعه روستایی ندارند و این طبیعی است! تلفیق این دو موضوع، آشتی دادن این دو عرصه در روستا از بزرگترین وظایف ما است.
روستا بایستی تکلیف خودش را با پیشرفت و بهگشت زندگی روشن کند
ما (فرزندان روستا) این توفیق را داریم با استفاده از نهاد مردمی باشگاههای کشاورزان جوان روستایی توسعه روستایی را با توسعه تخصصی کشاورزی گره بزنم و عامل اصلی آن نیز منابع انسانی بویژه جوانان روستایی است.
روستا بایستی تکلیف خودش را با پیشرفت و بهگشت زندگی روشن کند؛ آیا ما می خواهیم زندگی محور باشیم، یا توسعه محور! زندگی محوری ما را به سمت جذب پروژه ها، تمشیت امور و تقاضا محوری پیش می برد، زندگی محوری از ما: انسجام محلی و بر اساس آن آرایش اجتماعی و گروه بندی منابع انسانی و متکی به این دو وفاق برنامه ای و با اتکا به این سه محور اساسی «سرمایه اجتماعی» متولد خواهد شد و این سرمایه اجتماعی است که قدرت تحول بنیادی در همه عرصه ها خواهد داشت! از همه فرصت ها محیطی و طبیعی و انسانی خویش استفاده خواهد کرد.
یادداشت: حسن غلامی کریم آباد
انتهای خبر/
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : 0